یادداشت ها

لک ها را هم ببینید

نگارنده در کیهان فرهنگی سالها پیش، نوشته بود، لکها مردم عارف مسلک و بی ادعایی هستند، که دنبال نام و نشان و خود خواهی نبوده اند به علت همین ویژگی ها و کوهستانی، و صعب العبوربودن منطقه ی زیستن شان و ساده رد شدن از کنار دستاوردها ی فرهنگی، سیاسی، اجتماعی، و اقتصادی، نظامی، و آداب و رسومشان قادر به ثبت و ضبط آثار خویش نبوده اند، از طرفی لکها با بزرگ منشی و قدمت بیشتری که نسبت به جانشینان خویش یعنی کردها و لرها داشته اند، متاسفانه لرها و کردها با مصادره کردن میراث فرهنگی و نظامی و… پدر و پدر بزرگان خویش را بسان طفلی که بر روی دوش پدران خویش قرار گرفته باشد، در بین خلایق ادعای خود بزرگتری نسبت به وارث حقیقی تاریخ و تمدن غرب کشور خویش، یعنی لکها می نمایند. لکها سرچشمه ی تاریخ وتمدن و فرهنگ غرب کشور هستند، آنها با تجارب تاریخی زیادی که خود و اعقابشان به صورت گمنام و بی ادعا داشته اند، در اثر شکستهایی که ازمهاجمان خون ریز مقدونی، و اعراب و مغول های بادیه نشین و صحراگرد ملاحظه کرده اند، در کسوت درویشی به مبارزه ی منفی با آن مهاجمان مبادرت ورزیده اند، و در وقت مقتضی اقدام به عمل کرده اند. لکها به صورت شعر و ادبیات خصوصا” ضرب المثل و اشعار تک بیتی، دشمنان ایران و دیکتاتورها را به نقد کشیده اند. به قول حافظ شیرازی؛

بشوی اوراق اگر همدرس مایی/
که علم عشق در دفتر نباشد
معنی؛
اگر تو با ما هم درس هستی، اوراق دفتر عشاق را بشوی زیرا که علم عشق در دفتر نیست و در آن نوشته نمی شود.
جالب این است که لکها ی با اصالت و قدمت زیادتری که دارند، نسلشان به نبیره ی نوح نبی الله می رسند، آنها در زندگی مسالمت آمیز با اعقابشان( کردها و لرها) که با آنها پیوستگی نژادی نیز دارند، اما برخی از کردها و لرهای معاصر ، در ذهن لکها چنین جا انداخته اند، که آنها را در کرمانشاه، “لک کردی” و در لرستان “لکِ لری” خطاب می کنند، و می شناسند، طبق ضرب المثل لکی ؛
چوار چو لرسون
بیرون و باجول
سلسله و دلفون
یعنی چها ستون لرستان بیرانوندها و باجولوندها و سلسله و دلفان که همگی لک زبان هستند.
اما شور بختانه، این کلانهای فرا ایل را اکنون هرکدام از آنها استانهای غرب و جنوب و مرکز و شمال کشور ایران را تحت تاثیر حضور گسترده ی جمعیتی خویش قرار داده اند ، اما در لرستان و کرمانشاه و همدان ، وقتی برای برنامه ی #عصر_جدید هنرمند به تهران می فرستند، بطور مثال در کرمانشاه هنرمندانی از حاشیه ی مرکز استان می فرستند، در حالیکه هنرمندان لک هم صاحب سبک و سیاقند، و عدم حضورشان سوال برانگیز است.
به عنوان یک پژوهشگر حضور سایر هنرمندان آن دو استان را نفی نمی کنم ولی نماینده ی اکثریت جمعیت لرستان و کرمانشاهان که لک ها می باشندرا نیز باید روانه ی این محافل می کردند، نه افرادی بفرستند که در آستانه ی تحویل سال نو و آغاز قرن نو بجای دعا ی خیر برای همه ی کشور اظهار کند فقط لرها سلامت باشند. این رفتار وقیهانه است، هنرمندان اصیل لرستان و کرمانشاه قادرند هم لری و هم کردی و هم لکی را بخوانند ،از همه مهمتر هنرمندان لک به راحتی قادرند به زبان لکی و سایر گویش های کرمانشاه، و لرستان تصنیف و ترانه و نغمه اجرا کنند.
بهترین پاسخ را می توان از باباطاهر اقتباس کرد، وی چنین آورده است؛
ببندم شال و میپوشم قدک را

بنازم گردش چرخ و فلک را

بگردم آب دریاها سراسر

بشویم هر دو دست بی نمک را

به قلم: استاد احمد لطفی

یادداشت ها
سیاسی اجتماعی

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

تمام حقوق مادی و معنوی این سایت متعلق به پایگاه خبری و استفاده از مطالب با ذکر منبع بلامانع است .