یادداشت ها

ترویج فرهنگ فاطمی بدون تردید نیاز امروز جامعه دینی و اسلامی محسوب می‌شود و اهمیت آن در کشور ما دوچندان خواهد بود.

امروز در لفظ می‌گوییم فاطمه زهرا(س) الگوی ماست؛ ولی در عمل کمتر به سیره این بزرگوار توجه می‌کنیم.

امروز همه وظیفه ‌داریم تا شعائر اسلامی را تبیین کنیم و یکی از بزرگ ‌ترین این شعائر، ترویج فرهنگ فاطمی است.

به جرات می توان گفت مشکلات دو سه ماه اخیر کشور ریشه در نبود شناخت کافی از مواضع سیاسی حضرت زهرا(س) دارد. بدین ترتیب ترویج فرهنگ فاطمی  از اهمیت ویژه‌ای برخوردار است و این فرهنگ باید الگوسازی شود.

همان طور که همه می دانیم یکی از راه های ترویج فرهنگ فاطمی برگزاری صحیح، بابرنامه و باشکوه مراسم ایام فاطمیه می باشد. این در حالی است که متاسفانه متولیان فرهنگی شهرستان کوهدشت نسبت به این مهم کم اهمیت بوده و در ترویج فرهنگ فاطمی کار چندانی انجام نداده اند!

نگارنده می‌خواهد درباره مظلومیت فرهنگ فاطمی بنویسد، اما نمی‌داند از کجا شروع کند. نمی‌داند با چه زبانی بگوید تا به حضرات مسئولین بر نخورد! تنها چیزی که او می‌داند این است که باید بنویسد، تا بیش از این فرهنگ فاطمی در دیار نیایش به وادی فراموشی سپرده نشود. نگارنده اگر چه می داند نوشتن این چند سطر تبعاتی برایش به دنبال دارد ولی برای آنکه فرهنگ نقد در جامعه زنده بماند، تبعات این نوشتار را به جان می خرد. چرا که هرکه دم از فرهنگ فاطمی بزند در وحله اول باید خود را برای فدا شدن در مسیر حقیقت مهیا کند.

 اما آنچه نگارنده را به نوشتن این مطلب واداشت توفیق اجباری برای حضور در مراسمی بود که باعنوان جلسه عزای مادر سادات در مسجد صاحب الزمان شهرستان کوهدشت برگزار شده بود. مراسمی که در وقت اداری برگزار شده بود و بیشتر شرکت کنندگان آن مدیران و کارکنان ادارت شهرستان کوهدشت بودند!

قبل از هر چیز ضرورت دارد عرض کنم نگارنده خود را خاک پای عزاداران فاطمی می داند و شرکت در مراسم عزای اهل بیت را مایه مباهات و فخر خود می داند. اما طبق نظر کارشناسان بدترین نوع تخریب را بد دفاع کردن می داند و برگزاری جلسه عزای مادر سادات در وقت اداری را مصداق تخریب فرهنگ فاطمی می داند. از همان لحظات اولیه که وارد مراسم فاطمیه شهرستان کوهدشت شدم بغض عجیبی گلویم را گرفت و با آغاز مداحی مداح اهل بیت چشمانم گونه هایم را خیس اشک کردند! اما این اشک با اشک های مجالس قبلی متفاوت بود. این اشک بخاطر روضه چادر خاکی و پهلوی شکسته مادرم زهرا(س) نبود. این اشک برای ندانم کاری و کج سلیقگی سینه چاکان خود فریفته انقلابی است که کوتاه ترین راه را بهترین راه می دانند! این اشک برای روضه جدیدی بنام مظلومیت فرهنگی و مذهبی شهرم کوهدشت بود.

این ماجرا به این مراسم ختم نمی‌شود، متاسفانه در چند ماه اخیر چندین جلسه با حضور حداکثری مسئولین در وقت اداری در شهرستان کوهدشت برگزار شده است!

براستی متولیان فرهنگی چرا و به چه دلیلی هیات های مذهبی و مردم را فراموش کرده و هر مراسمی که پیش می آید کارکنان ادارات را به خط می کنند؟! آیا تاکنون با خود فکر کرده اید، چرا بین شما و مردم اینقدر فاصله افتاده است؟ آیا نمی دانید عدم حضور کارکنان در وقت اداری بدبینی مردم نسبت به نظام و رهبری را به دنبال دارد؟!

حالا نگارنده لازم نمی بیند این روضه را بیش از این باز کند. چون تصویر این مراسم و شرکت کنندگان در این مراسم و دیگر مراسمات حجت را بر هر آدم منصف و صاحب عقلی تمام می کند.

در خاتمه از متولیان و مسئولین فرهنگی انتظار دارم این مراسمات را در وقت اداری برگزار نکنند و یا اگر برگزار کردند بجای مسئولین ادارات  به مردم ولایتمدار و هیات های مذهبی فعال شهرستان اطلاع رسانی بکنند تا مراسمات مذهبی و فرهنگی با کیفیت و کمیت بیشتری برگزار شوند.

ای که دستت می‌رسد کاری بکن پیش از آن کاز تو نیاید هیچ کار

حسین ناصری

 17آذر ماه 1401

یادداشت ها
سیاسی اجتماعی

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

تمام حقوق مادی و معنوی این سایت متعلق به پایگاه خبری و استفاده از مطالب با ذکر منبع بلامانع است .