یادداشت ها

مجموعه عقاید و باورهای مردم لک

اوجاخ کور در بین اقوام لک زبان آب ریختن در آتش و اجاق های نان پزی از بزرگ ترین اشتباهات و گناهان محسوب می شود و اگر بزرگتری این عمل را مشاهده نماید به شدت شخص گناهکار را تنبیه می نماید. من مادرانی رادیده ام که از دیدن چنین عمل اشتباهی از طرف کودکان سخت بر آشفته اند وآن ها را تنبیه کرده اند.
در گذشته در بین قوم لک هر خانواده دارای اجاقی بوده که شبانه روز آتش آن بایستی روشن می بود و هیچگاه نباید آن اجاق خاموش می ماند. وظیفه ی روشن نگه داشتن اجاق بر عهده ی پسر بزرگ خانواده بوده است.
لک زبان ها کسانی را که پسر ندارند اجاق کور (وجاخ کور) می نامند و این یعنی از نعمت پسری که اجاق شان را روشن نگه دارد محروم اند. حتی به کسانی که پسران بی لیاقتی دارند نیز می گویند: وجاخ باوه ت کوره =اجاق پدرت خاموش!
آمده است که پسر نابالغ باید در شب عید آتش نو از معبد برای اجاق خانه بیاورد خانه هایی که پسر نداشتند اجاق شان بی آتش بود و اصطلاحاً کور! دختران این خانه با آوازی که در کتاب های زردشتی موجود است از پسران همسایه می خواستند تا برای آن ها نیز از معبد آتش نو بیاورند
این رسم هنوز در میان قوم لک وجود دارد و در آیین زرتشتی و کتاب مقدس اوستا اسناد این مطلب در کتاب اوستا و همچنین در کتاب دیدی نو از دینی کهن از دکتر آموزگار نیز آمده است.
در میان قوم لک رسم است که نباید نور و آتش را نفرین نمود و اگر کسی به طرف آتش تف بیندازد او را سخت سرزنش می نمایند. روشنای از مهم ترین باور های لک ها بوده و هست. در گذشته لک ها به ماه و خورشید و آسمان قسم یاد می کردن و هنوز هم به خورشید و ماه و آسمان سوگند یاد می کنن.
بیت های قدیمی و کهنی هستند که هم اکنون بر سر زبانان می چرخند و در این بیت ها از ماه و خورشید و آسمان یاد شده و کسی دلیلش را نمی دانند.
 
وه مانگه قسم چی وه ژیر اُرا 
 دت قافل نکن کور هاته دورا

 

هوَر بتاوهِ جیرم کزان که
 طور قسم جارَ در و دزا که

وه کیاوه قسم مینگه نوماله
 ریوار تُرکه کیش وچیم هماله

این ابیات از چلسرو بیت های مور  هستند که هر کدام در نوع خود قطعه ای از تاریخ را یدک می کشند. آتش و نور و ماه و آسمان و خورشید  سخن از قدمت قوم لک دارد زمانی که اسلام و د‌‌ینی نبود برای قسم خوردن 
#اوجاخ_کور
در حالتی دیگر اصطلاح اوجاخ کور معنی دیگری نیز پیدا کرد.
به مردانی که قادر به تولید مثل نبودن و یا فقط دختر داشتن اوجاخ کور می گفتن. یعنی از داشتن پسر مرحوم بودن، برای روشن نگه داشتن اوجاق  و ادامه نسله پدرش  
در همین راستا مردان به دو روش روی می آوردن.
۱_ یا یک زن دیگر اختیار می کردن بلکه پسر بزاید. 
۲_یا به روش های درمانی سنتی که گاهن همراه با خرافات بود روی می آوردن. چند نمونه رو براتون میگم 
مانند: 
۱_بیلنه: مراسمی بود که دعا گویان دعا میکردن و دعای نوشته شده رو در زیر خاکستر زغال چال میکردن
۲_نِچومه: جنبه خرافی داشت و می گفتن چشمش زدن. با دعا نویسی خاتمه پیدا می کرد
۳_ژیربَن: نوعی برنامه غذای بود. عسل، گردو، تریاک
۴_قئه آو: از همه روش ها کار آمد تر بود.
 یک گراز را شکار می کردند، و پوست تازه کنده شده گراز را می آوردند و مرد اوجاخ کور را در پوست گراز می پیچیدند و هم زمان مرد اوجاخ کور می بایست تریاک بکشد و در کنارش عسل و گردو بخورد. 
اکثر این روش ها در فصل زمستان و در یک کاشانه گرم انجام م یشد.
جالبه بدونید این روش از لحاظ علمی هم ثابت شده است.

یادداشت ها
سیاسی اجتماعی

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

تمام حقوق مادی و معنوی این سایت متعلق به پایگاه خبری و استفاده از مطالب با ذکر منبع بلامانع است .