یادداشت ها

اگر معلمی شغل انبیاست ..‌.


زبانم لال می شود وقتی معلمی حق التدریس مخاطبم قرار می دهد و می گوید نظام ما به حدی دانا و تواناست که ریگی را در آسمان شکار و در زمین اعدام می کند اما چگونه و چرا تجمع، اعتراضی  و آه و ناله ی  به حق ما حق التدریسی را نمی بیند و نمی شنود؟! 
چرا دولتیان قانون مجلس را در حق ما مربیان  با تجربه، اجرایی نمی کنند و باز از آزمون استخدامی حق التدریسی ها می گویند؟!
چرا از  خزانه پول نفت و کشوری، حقوق هفتصد هزار تومانی ما، بیرون نمی آید؟!
  قلب بوی سکته و وجدان مات و مبهوت می شود وقتی معلمی ارجمند می گوید ایران در حدی دارد  که دو تابعیتی ها، کهکشانی از دلارهایش را با پروازی امن به کاندا و… ببرند! پس چرا من حق التدریسی هنوز هم باید منتظر پیامکی باشم که بگوید هفتصد هزار تومان حق التدریس آبان ماهت واریز خواهد شد؟!
احساس شرمساری می کنم وقتی حسابداری از شرکت نفتی ها، آن همه دلار را می برد و همسایه خاوری می شود، اما معلم فرزند من اکنون هم که به عید نزدیک شده است حق و حقوق های ناچیزش را بلوکه شده می بیند!
جوابی نمی یابم وقتی می گوید ایام فاطمیه است و  همگان از دل، ستمکاران عصر فاطمی را سرزنش می کنند، اما چرا صدای وامظلومای، حق التدریسی های مظلوم را  نمی شنوند؟!
این گرامیان تا کی به فرزندان شان بگویند صبور باشید، شاید این ماه، ماه ادای حق و حقوق  حق التدریسی ها باشد؟!
راستی  در عصری که از خزانه ی دولت، جرعه ای از تدبیر و امید، نصیب حق التدریسی ها نمی شود! در روزگاری که خود پردازها، با پرداخت حقوق حق التدریسی ها حساسیت دارند، چرا در آن جلسه پرسش و پاسخ رییس جمهوری نیز، از افغانستان و… گفته شد، اما هیچ  نامی  و پرسشی از حق و حقوق معلم های حق التدریس برده نشد؟!
آیا واقعاً عزیزان حق التدریسی به تحریمی همه جانبه مبتلا شده اند؟!
ای صاحبان تدبیر!
اگر معلمی شغل انبیاست چرا به این انبیا شغل ها، نیم نگاهی و نگاهی نمی شود؟!
چرا به اعتراض های نجومی حق التدریسی ها، که کار انبیایی می کنند توجهی نمی شود؟! 
چرا فریادشان شنیده نمی شود؟!
و ای کاش! بعضی از این عزیزان، فرزند برخی از آن مسئولان کلید به دست بودند!
و ای کاش! قانونی تصویب کنند که نوبخت های دولتی، سالی چند ماه با تاخیر دریافت حقوق مبتلا شوند تا از عمق وجود دریابند، بلوکه شدن حقوقی، چه عوارضات شومی را به دنبال دارد؟!
و حسام الدین دولت گفته است سی و یک درصد مردم اعتقاد خود را نسبت به اصلاح امور از دست داده اند!
آیا آن ها، باز می خواهند گستره این بی اعتقادی ها و بی اعتمادی ها را گسترده تر کنند؟!
سید صادق محمدی وفایی

یادداشت ها
سیاسی اجتماعی

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

تمام حقوق مادی و معنوی این سایت متعلق به پایگاه خبری و استفاده از مطالب با ذکر منبع بلامانع است .