یادداشت ها

به جرأت می‌توانم بگویم که شمار نویسندگان داستان در لرستان؛ بعد از حمله رضاخان و ساختن دژهای نظامی در شهر خرم‌آباد به عدد تا دهه پنجاه و اوایل انقلاب به شمار انگشتان یک دست هم نمی‌رسیدند.

از آن‌ها می‌توان به دو نفر اشاره کرد. یکی سید مرتضی جزایری و دیگری عزیزاله کشاورزی (کشاورز).

 

حال در سوگ آن مرد نازنین که تکیده به خواندن و نوشتن و هنر بود و هرگز به‌اندازه قدمت قلمش ادعایی نکرد و نسل جدید شاید فقط بر سر کلاس‌های درسش او را دیده باشند؛ فرصتی دیگر هنگام است که نام او به جشنواره‌ای داستانی و در پاسداشت نویسنده مردمی و نگاهبان فرهنگ بومی؛ قدردانی شود.

 

نمی‌دانم این نوشته به دست مدیریت عالی استان می‌رسد یا نه.

می‌گویند در آفریقا وقتی پیرمردی دانا می‌میرد، انگار که در انگلستان کتابخانه‌ای نفیس آتش گرفته و خاک شده است.

 

ارزش فرهنگ سینه‌به‌سینه به راویان است و عزیز کشاورز از قدیمی‌ترین افراد پاسبان فرهنگ بومی بعد از کودتای 28 مرداد است.

 

سال 1377 که کانون نویسندگی لرستان را تأسیس کردم؛ او متواضعانه به میان نوقلمان آمد و از تجربه خود پدرانه گفت.

 

امیدوارم آن نوقلمان که حالا صاحب کتاب یا سردبیر و روزنامه‌نگارند؛ او را فراموش نکنند.

 

عزیز الله کشاورز متولد 1329 خورشیدی در خرم‌آباد مؤلف قصه‌های کوتاه و محقق متل‌های سینه‌به‌سینه بود. او حتی در آثاری هم چون خون بس گوشواره آخرین تک‌سوار و سریال‌های تلویزیونی هم نقش یک مصلح و اهل مدارا را به ما نشان می‌دهد. امیدوارم فرهنگ در لرستان زنده باشد و او عمری در کسوت معلمی بود لااقل با نام و یاد نیک مردم و متولیان امر به خاک رود.

علی صارمیان"کمترین دانش آموزی که می‌توانست در کنار او بسیار انسانیت بیاموزد"

منبع: یافته

یادداشت ها
سیاسی اجتماعی

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

تمام حقوق مادی و معنوی این سایت متعلق به پایگاه خبری و استفاده از مطالب با ذکر منبع بلامانع است .