این اعتراض را سیاسی نکند!
مردم خیلی خیلی گله دارند! گله آن ها به یک جناح و یک دولت و یک قوه نیست بلکه از همه گله دارند.
از همه یک گله ندارند بلکه از هر بخش و جزیی گله ای از گله دارند!
آنان دریافته اند که انقلاب با دادن جان و خون مردم به ثمر رسید.
در آن زمان بدن ها و جان ها انقلابی بودند و هر نهاد و اداره و وزارتی گفتار و کردار انقلابی داشتند.
در میان برادران و مسئولین که واقعاً در گفتار و کردار خادم ملت بودند فرهنگ برادر برادر و محبت و اخلاص و ایثار حاکم بود.
همه نگاه ها و دلسوزی ها به کار می رفت تا ثوابی برده شود و گره از کار بنده خدایی باز شود.
مسئولین لقمه را از دهن خود بیرون می آوردند و در دهن فقیران و گرسنگان می گذاشتند.
و هرگز حتی به اندازه ی خردلی نگاه جناحی و باندی به چهره ی ارباب رجوعی نمی شد.
همه ادارات و نهادها فقط و فقط به فکر تقدیم بهترین خدمت به مردم بودند.
هیچ اداره ای چشم طمع به جیب مردم نداشت! حتی چشم هیچ نهاد و اداره ای به جیب و حساب مردم دوخته نمی شد!
همه و همه خود را مدیون و بدهکار مردم می دانستند و مردم نیز از سرنگونی شاه و ارادتمندانش بسیار بسیار خوشحال بودند.
تا این که دفاع هشت ساله شد و کشور به ساحل آرامش رسید.
با آمدن سال های پس از دفاع گرایش های چپ و راست به بازار آمدند و بسیاری راستی و چپی شدند!
با آمدن چپ و راست رزمندگی و روحیه جهادی داشتن و اخلاص و شایسته سالاری از میدان بیرون رفت!
بسیاری از ریش داران دیروز بی ریش شدند! دعای کمیل و توسل و ندبه در جبهه ها جا ماند!
از این تاریخ فرهنگ معنوی برادر برادر جبهه ها رفت و ادبیات رییس و محافظ و بالا برره و پایین برره بودن بین خیلی از مسئولین و مردم حاکم شد! کم کم نرده های آوردند و نصب کردند تا هیچ کس خیال نکند می تواند رئیسش را ببیند!
بسیاری از خادمان دیروز لباس ریاست بر مردم را پوشیدند و به جای خدمت به خلق منتظر دست بوسی ماندند!
از آن تاریخ به بعد بسیاری از مسئولین از دسترس مردم خارج و فقط در جاهای مخصوصی که دورهمی رئیس ها بود دیده می شدند!
و ادارات و نهادها به داشتن بودجه مستقل و درآمد اندیشی و کسب آن و آن هم از جیب مردم جنگ دیده و جنگ زده پرداختند!
ربای بالای بانک ها، بالا رفتن قیمت کنتورهای آب و هزینه تعویض پلاک خودروها در شماره گزاری ها، گرفتن کارت ملی هوشمندی با سی هزار تومان و… همه و همه نمونه هایی از درآمدزایی ادارات و نهادها هستند!
درآمد و دریافتی ها زیاد شد و با این درآمدها ساختمان ادرات از کوخ به کاخ رسید!
از این تاریخ گله و بگو مگو و گاه درگیر شدن مردم با ادارات و رئیس ها آغاز شد!
از این تاریخ کم کم و نم نم از حقوق و مزایای نجومی بعضی از رئیس ها و گاه کارمندان رونمایی شد!
از این تاریخ ارباب رجوعی که شهرداری می رفت برگشتی شادروانه و راضی نداشت!
کسی که فرمانداری می رفت بایمی از غم بر می گشت!
کسی که قضایی و پرونده دار می شد به حدی دادرسی ها طول می کشید و… که از جان خود سیر می شد!
انتخابات ها و چه می کند این انتخابات ها؟!
گاه کسی نماینده یک شهر می شود که به اندازه یک بسیجی زمان دفاع مقدس روحیه ایثار و خدمت و گره گشایی از کار مردم ندارد و گاه حتی حقوق نمایندگی مجلس را فاجعه می داند!
و گاه چه تبلیغاتی که نمی شود و چه قول و قرارهایی که نمی روید ؟! و …
مردم فقط از این جهت در تنگنا و مورد تحریم برخی از رئیس ها و ادرات قرار نگرفتند بلکه به تحریم های دامنه دار آمریکایی ها و… نیز مبتلا شدند!
مردم انقلابی نظام دوست باقی ماندند اما برخی از مسئولین باندی و نجومی و فاسد شدند!
مردم با جیبی خالی و رخساری نحیف با قدرت و عظمت در مقابل کشورهای معاند ایستادند ولی برخی ها که حقوق چند میلیونی و گاه نجومی داشتند در مصاحبه ها می گفتند ما تحریم ها را تحمل می کنیم!
و….
اکنون نیز بی کاری و تبعیض و فساد مردم را رنج می دهد، اما ای کاش! از بی کاری نگوییم و ننویسیم چون برخی اشتغال های جدید رنج و هزینه مردم را بیشتر می کند!
برخی از اشتغال های جدید به اسراف کردن ختم می شود!
بعضی از اشتغال ها فقط در روی کاغذ و آمار اشتغال هستند!
روزی و روزگاری مردم به ثبت احوال می رفتند و مجانی به کار و هدف خود می رسیدند اکنون چون جوان هایی را در پست بانک به اشتغال رسانده اند مردم باید به پست بانک ها بروند و پول بدهند و …
روزی به راهنمایی رانندگی می رفتند و اکنون آموزشگاه ها و پلیس + 10و نیک می دانید اکنون گرفتن یک گواهینانه پایه دوم قدیم چه مبلغی پول نیاز دارد؟!
و به خاطر این که چند جوان را اشتغالی کنند تعداد نانواها را به حدی زیاد کرده اند که اسراف نان ها و …را موجب شده است!
و…
گفتنی است مردم چندسالی هست یارانه ای چهل و پنج هزاری می گیرند اما رئیس های حقوق بالا، به حدی از قطع کردن این یارانه سخن گفته اند که تا کنون این یارانه هم کوفت مردم شده است!
سیدصادق محمدی وفایی
