ستون ادبی

غم نان – محمد حسین بهرامیان گاري سيب فروش سر ميدان افتاد مرد از جاذبه در بهت خيابان افتاد سيبها…

 پرویز دل و خسرو آنی ای عشق  تو خالق و سلطان جهانی ای عشق  در گنج حضورش بنشانی هر…

در جستجوی پدر /شهریار دلتنگ غروبی خفه بیرون زدم از در در مُشت گرفته مُچ دست پسرم را یا رب…

قول غیرمردانه! رضا احسان پور هی روز و شب به ما و شما قول می‌دهند روی هوا و پرت و…

تاج از فرق فلك برداشتن جاودان آن تاج بر سر داشتن در بهشت آرزو ره يافتن هر نفس شهدي به…

آمد بهار جان‌ها ای شاخ تر به رقص آ چون یوسف اندرآمد مصر و شکر به رقص آ ای شاه…

هدیه ی سال نو یک دلار و هشتاد و هفت سنت! تمام پولش همین بود و شصت سنت آن را…

  بین دیوار و در اصلا جای خوبی نیست…نه! سوختن تقدیر درهایی که چوبی…نیست نه!   فرض کن یک در…

      مرتضا خدایگان   بیا ساقی بیاور آب و پر کن استکانم را فقط با یک علامت پر…