یادداشت ها

نسخه ای طلایی برای مدعیان راستین جمهوری اسلامی

چهل و چند سال داشتم نام داعش را نشنیده بودم و از نقشه های شوم دولت های استکباری خبری نداشتم.

نمی دانستم  پروژه ای آغاز شده است و در همین نزدیکی ها به نام دین خطرناک ترین آدم کش ها را پرورش می دهند تا در آینده ای نزدیک به نام اسلام و مسلمان به جان مسلمانان بیندازند!

در حالی که سرهنگ لیبی با خفت و ذلت کشته شد و مبارک ها سرنگون می شدند و صدام ها رفته بودند و ترس و اضطراب آل سعود را فرا گرفته بود که از محصول شوم نقشه های دولت های استکباری رو نمایی شد.

از سراسر دنیا داعشی هایی به منطقه فرستادند که با ماشین های چند تنی از آهن و مواد منفجره بزرگ ترین انفجارها و بی رحمی های  تاریخ جهان را به نام خود می کردند!

از آن تاریخ هر چه می گذشت فقط انفجار دیده می شد و قطعه قطعه شدن مردم بی گناه! جوی خون راه افتاد. از آزادی و حقوق بشر غربی خبری نشد!

چند صد هزار نفر بی گناه کشته شدند و سوزانده شدند و سر بریده شدند و دریای خون راه افتاد، باز دل غربی ها و نهادهای بین المللی و حقوق بشری تنگ نشد!

تنها کاری که کردند از آن ابر جنایت کاران با نام دولت اسلامی یاد کردند و در روز روشن محموله های مهمات و مائده های آسمانی را بر آن ها نازل می کردند!

 

عراق و سوریه در سرازیری سقوط  قرار گرفتند. 

حرم های آل الله در خطر تخریب و هتک و حرمت قرار گرفتند که دست سرشار از نیاز آن دو کشور به سمت ایران دراز شد.

حزب الله و سردار سلیمانی ها رفتند و جانانه مقابله کردند و  هر چه ذلت و شکست بود بر داعشیان آل سعودی و ساخته و پرداخته کلینتون و اوباما بار کردند .

این شکست آن هم در روز روشن برای دشمن خیلی گران تمام شد از این رو هماهنگ و با تمام توان به جنگ با ایران اسلامی آمده اند.

 

ایران اتحادیه فارس ها ندارد! 

ایران چون با ستم ها در مقیاسی جهانی مبارزه می کند. دشمنانی به گستردگی ظالمان جهانی دارد .

بنابراین اکنون که ستم کاران سیلی محکمی خورده اند و زخمی شده اند عالی جنابان کشور باید بیش از این به اصول زیر عمل کنند:

یکم: 

از منظر امام علی(ع)  فقط نماز ستون دین نیست، بلکه مردم ستونی دیگر هستند.

حکومت ایران باید مواظب دل ملت باشد.

مسئولین باید در حدی حقوق و مزایا بگیرند که بتوانند درد مردم را  متوجه شوند.

در کشوری که بیکاری موج می زند، حکومت باید در حدی به جیب مردم نظر داشته باشد که در توان آن ها باشد.

 نکند حکومت  به سمتی برود که برای کوچک ترین خدمتی به مردم، فلان مبلغ را از آن ها مطالبه کند!

دوم:

عدالت و مبارزه با تبعیض در سر لوحه برنامه همه رسولان و بندگان برگزیده ی خدای عادل و توانا بوده است  و حکومت باید به شدت و پیوسته با فساد و تبعیض مبارزه کند. به عنوان نمونه؛ علما از نظام ربوی بانک ها می نالند. چرا توجهی نمی شود؟!

چرا موسسه ای در روز روشن با صدها شعبه  افتتاح می شود و ماه ها و سال ها تبلیغ می کند و پول مردم را جذب و سپس غیب می شود؟!

اگر معتبر نبودند چرا این همه فعالیت کردند؟

وقتی که یک مغازه معمولی بدون جواز کسب نمی تواند افتتاح شود، یک موسسه با آن همه شعبه چگونه این همه فعالیت کرده است؟!

با این حال چگونه می توان گفت مردم مقصر هستند؟!

سوم :

مردم ارادتمند اسلام و انقلاب اند. شهید داده اند تا اسلام اجرایی شود. بنابراین برنامه دولتی ها و حکومت باید به ترتیبی طرح و اجرا شود که هر روز بیش از گذشته نتیجه ی اجرایی شدن قانون های اسلامی دیده شود.

چهارم: 

انتقاد پذیری و مردمی بودن مسئولین باید به عنوان یک اصل باقی بماند. نکند مسئولی خود را مردمی بداند اما سطح زندگی او قارونی و اشرافی باشد.

چرا در این جهت زندگی امام عزیز و رهبر فرزانه انقلاب به الگویی عملی برای دیگر مسئولین تبدیل نشود؟

پنجم:

همگان در عمل باید از ولایت فقیه پیروی کنند. باید از نهادهای ارزشمند حکومت دفاع کرد. باید پشتیبان کارهای انقلابی قوه ی قضاییه چون مبارزه با فساد و … بود.

واقعاً بیچاره قوه قضاییه تا می خواهد مبارزه ای کند یا متهم به سیاسی کاری می شود و یا با اعتصاب غذا و بست نشینی مواجه می شود!

 

نویسنده: سیدصادق محمدی

یادداشت ها
سیاسی اجتماعی

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

تمام حقوق مادی و معنوی این سایت متعلق به پایگاه خبری و استفاده از مطالب با ذکر منبع بلامانع است .