یادداشت ها

ای کاش احمدی نژاد برگردد

با آمدن سید ماه ها، ماه میزبانی خداوند دانا، به کوهدشت لرستان رفتم. شهری انقلابی که سیاست در آن موج می زند ولی به قحطی کارخانه و صنعت مبتلا بوده و هست.

شهری که بالاترین درصد بیکاری را دارد و بیکاران آن یا کارواشی را تأسیس می کنند و یا مسافرکشی را انتخاب می کنند و یا به حاشیه های تهران بزرگ می روند و..‌.

در این شهر رکود هم رکورد زده است و بسیاری از مغازه داران به دلداری و امیدافزایی به شدت نیازمندند.
ای عزیزان!

باورکنید برادر من که مغازه فرش فروشی داشت در چنگال بی رحم همین رکود گرفتار شد. بارها به او امید دادم و او نیز چند سالی امیدوارانه کرایه مغازه و مالیات و … را از جیب خود پرداخت کرد. اما چون دید و دریافت که رکود رفتنی نیست و پول های جیبش نیز صرف کرایه و… شد مغازه را به مالکش تحویل داد و الباقی فرش هایش را در زیر زمینی منزل جای داد!
کوهدشت با این اوصاف و مناسب نبودن حال و روز کشاورزی و کشاورزانش به نسیه بودن پول محصولاتش نیز مبتلا شده است.

(ای کاش احمدی نژاد بیاید و پول گندم و جو کشاورزان را نقداً پرداخت کند و سپس برود)
از سویی بعضی از مغازه داران با صحنه ای عجیب مواجه شده بودند و آن این که شهرداری با بلوکی سیمانی ورودی مغازه آن ها را بسته بود!

با دیدن آن بلوک ها دلم تنگ شد و در فکر فرو رفتم که اشکال کار کجاست؟

آیا مالکان مغازه ها به ناحق در مقابل شهرداری ایستادگی می کنند؟

آیا عوارضات شهرداری متناسب با جیب مردم وضع نمی شود؟

آیا برخی از مالکان در برابر شهرداری ظالمانه رفتار می کنند؟

آیا
به هر حال در این مورد یادداشتی تحت عنوان نان و یخ تولید کردم و به دستان سرشار از مهر سایت ها دادم.

 در آن یادداشت نوشتم شهرداری جان!

مغازه داران را بلوکی کرده ای ولی آن ها از روی بلوک رد می شوند و به مشتری نوازی مشغول هستند.
آیا بهتر نیست بلوکی بتنی را روی سر چند مغازه داری که عوارض شهرداری را نمی دهند قرار بدهی تا دیگر مالکان و مغازه داران در اسرع وقت بدهی های خود را پرداخت کنند؟!

در آن یادداشت نوشتم با توجه به تصاعدی شدن بهای گاز، برق و گرانی سرسام آور کنتورها، ای بسا در آینده ای نزدیک، منزل های مسکونی نیر به بلوک های چند تنی بسته شوند!

از کوهدشت خداحافظی و به سمت و قصد قم حرکت کردم .در بین راه دوستی را دیدم که سه جوان تحصیل کرده ی مجرد بی کار داشت!

به او گفتم چرا این همه مجرد؟!

فرمود هر ازدواجی صد میلیون می خواهد و خودم نیز مستاجرم . به نظرت چه کنم؟!

شرمسارانه از او خدا حافظی کردم . در چهل کیلومتری قم ، بیش از خستگی ، لشکر خواب چشمانم را محاصره کرده بود از اینرو با ترفندهایی خودم را به منزل رساندم!

خستگی و خواب آلودگی با صراحت کامل می گفتند بخواب اما چون چشمانم به یک قبض گاز، و دو قبض اداره نوسازی شهرداری قم افتاد خستگی و خواب گم شدند و مبلغ بالای قبضها ذهنم و وجودم را مشغول کرد!

کدام نوسازی ؟!

نوسازی شهرداری دو قبض ؟!

جمعا هفتصد هزار تومان!

این همه پول از کجا بیاورم ؟

من که حقوق نجومی نمی گیرم!

به پشت برگه نگاه کردم شاید در این باره توضیحی ببینم.

در پشت هر دو قبض نوشته شده است طبق ماده ١٢و ١٣ قانون عمران و شهرسازی و نوسازی شهرداری ها مکلف اند مشخصات مودیانی که نسبت به پرداخت عوارض املاک خود اقدام نکرده اند به موسسات برق و گاز تسلیم کنند و موسسات مذکور مکلف اند با اعلام مهلت دوماهه به مودی هرگاه مطالبات شهرداری تا انقضا مهلت وصول نشود نسبت به قطع برق و گاز محل سکونت ملکی او اقدام کنند!

راستی اگر مردم به خریدن شمع و آب معدنی روی آوردند گام بعدی شهرداری ها چه خواهد بود؟!
بلوک سیمانی یا …؟!

راستی چرا از قطع آب نامی برده نشده است؟!

راستی اگر دیگر اداره و سازمان ها نیز از شهرداری یاد گرفتند و قبض صادر کردند و تهدید کردند تکلیف مردم چه خواهدبود؟!

واقعاً تدبیر خوبی است، تهدید به قطع گاز و برق!

اما ای کاش! به جوانان مجرد هم هشدار داده شود که اگر تا فلان تاریخ ازدواج نکنند در تاریکی مطلق فرو خواهند رفت و برای همیشه رنگ گاز را نخواهند دید!

ای کاش! گفته شود هر عالی جنابی وحدت را خدشه دار کند به بلای قطع گاز و برق مبتلایش خواهیم کرد.

ای کاش! گفته شود اگر مسئولی متناسب با جیب مردم مستضعف قبضی صادر نکند و یا پول بیت المال را اختلاسی کند و یا… با سرعتی بالا گاز و برق او قطع خواهد شد.

ای کاش! گفته شود هر مدیر مدرسه ای برای ثبت نام دانش آموزان به اجبار پول گرفت گاز و برقش قطع خواهد شد.

ای کاش! گفته شود اگر دولتیان پول کشاورزان را به وقت پرداخت نکنند گاز و برق شان قطع خواهد شد.

ای کاش! گفته شود

ای عزیزان تولید کننده و صادر کننده قبض ها به ابوالفضل قسم بسیاری از این مردم توان پرداخت این همه قبض را ندارند.

لطفاً در این یک آیه ی از قران کریم دقت بفرمایید:

لایکلف الله نفسا الا وسعها


حجت الاسلام والمسلمین سید صادق محمدی

یادداشت ها
سیاسی اجتماعی

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

تمام حقوق مادی و معنوی این سایت متعلق به پایگاه خبری و استفاده از مطالب با ذکر منبع بلامانع است .